تسکوشاپ، فروشگاه مدیران

1ـ مشاور به دليل تخصـص خاص در موضوع مشكل مي خواهد با تكيه بر تمامي داشته هاي خود مشكل را حل كند و براي مدير بنگاه نسخه بنويسد در اين صورت كانون توجه مشاور " مشكل " مورد بررسي است و كمتر به مدير بنگاه توجه دارد . در اين حالت گفته مي شود مشاور Problem Oriented است .

2ـ مشاور به دليل نياز به همكاري و تخصص و اطلاعات مديران بنگاه براي شناسايي مشكل كانون توجه خود را به مديران بنگاه و سازمان معطوف ميكند و شناسايي و حل مشكل در اثر اين توجه انجام مي شود در اين حالت گفته مي شود مشاور داراي رويكرد Client Oriented است .

• بسته به اينكه رويكرد غالب مشاور كداميك از دو حالت فوق باشد . يعني مشكل را در كانون توجه خود قرار دهد و يا كارفرما را ، عملاً مشاور ممكن است عمدتا بر روي مشكل تمركز كند و يا مديران بنگاه و سازمان را در فرآيند عارضه يابي دخالت دهد. با توجه به رويكرد مشاور طرح عارضه يابي ممكن است به يكي از روشهاي زير اجرا شود :

7-12-1- روش گفتاری

وقتي عارضه ياب روش گفتاري را مي گزيند بيشتربه مشكل توجه دارد تا كار فرما و تصميم گيرندگان بنگاه در حقيقت مشاور در فرآيند شناسايي و حل مشكل به دانش و تخصص خود تكيه دارد .

اين روش عمدتاً مورد قبول مشاوران فني ، مالياتي ، پزشكي و حقوقدانها است . در اين روش عارضه ياب مدير را به عنوان فردي مي نگرد كه منتظر پاسخ و نسخه است و در مقابل ممكن است مدير نيز خود را مريض تصور كند كه منتظر نسخه شفابخش از طرف پزشك است .

در اين روش :

ـ درگيري مديران و تصميم گيرندگان بنگاه در فرآيند عارضه يابي به حداقل كاهش مي يابد .

ـ عمدتاً مشاور انتظار دارد ، مديران بنگاه براي آنها اطلاعات مورد نياز را فراهم كنند .

ـ مديران خود را براي هميشه محتاج مشاور حس مي كند .

ـ عمدتاً مديران بنگاه از روش و متدولوژي مشاور در عارضه يابي اطلاع ندارد .

ـ گفتار مشاور با امر و نهي و دستورهاي تخصصي وپزشك گونه همراه است .

« اين روش را گاهي مشاوره با مدل پزشكي نيز مي نامند »

7-12-2- روش اندرزی

در اين روش نيز عارضه ياب ممكن است مانند حالت قبلي به مشكل بيش از صاحب مشكل توجه كند اما مايل است كه وي را درفرآيند حل مشكل دخالت دهد . عارضه ياب در نقش پند دهنده مي خواهد كه حقايق و جزئيات را درباره عوارض بدست آورد سپس به تجزيه وتحليل آن پرداخته و راهكار ها را براي بهبود پيدا كند . اما قبل از ارائه راهكارها بصورت نسخه به كار فرما ، اين راهكار ها را به همراه نقاط قوت وضعف آنها به كار فرما ارائه مي كند و از او مي خواهد آنهايي را كه مناسب تر هستند گزينش نمايد .

در اين روش معــمولاً عارضه ياب نمي خواهد مسئوليت عواقب ناشي از بكارگيـري راهكار را بپذيرد بلـكه مي خواهند كار فرمايان با انتخاب خود مسئوليت پيامد هاي اجراي راهكار را بپذيرند .

در اين روش :

ـ مشاور در حاليكه مايل به در گير كردن كارفرما است اما خود را در نقش متخصص مي بيند و مي خواهد مسئوليت عواقب كار را به كار فرما منتقل كند .

ـ عمدتاً مشاور راهكارهايي را ارائه مي دهد كه اجرايي بودن آن فقط با قضاوت مشاور تعيين مي شود .

ـ گرايش هاي تخصصي مشاور در تنظيم راهكار ها بسيار تاثير گذار است .

ـ تمايل مشاور به ارائه راهكار هاي مطلوب كار فرما بالا مي رود .

ـ گفتار مشـــاور عمدتاً با عبـارات چند پهلـو و اندرز گـونه نظير « من تصور مي كنم شما اينطور فكر مي كنيد .............. ، راههاي متعـددي براي حل مشـكل شما وجـود دارد ، توصيـه من به شمـا اين است ............................. » همراه است .

« اين روش را گاهي مشاوره با مدل آموزشي مي نامند .»

7-12-3- روش بازیچه قراردادن

وقتي عارضه ياب روش بازيچه قرار گرفتن را بر مي گزيند ظاهراً عارضه ياب به كار فرما ، بيش از مشكل توجه دارد اما كارفرما رادر فرآيند عارضه يابي كنار مي گذارد . اين روش اساساً استفاده غير منصفانه از قدرت و نفوذ توسط عارضه ياب است و معني آن اين است كه او مي داند چه چيز براي كار فرما بهتـرين است اما در عمل تاييديه كارفرما را در تمامي مراحل عارضه يابي كسب مي كند . در حاليكه عملاً اصلاً به كار فرما اعتقاد ندارد و او را غير مطلع و داراي رويكردهاي انحرافي مي داند اما در مقابل خود را كاملا آگاه و مسلط به امور آن بنگاه تصور مي كند .

در اين روش :

ـ اعتفاد عارضه ياب به صلاحيت كار فرما بسيار پايين است .

ـ كار فرما خود را پيرو و مريد عارضه ياب مي داند .

ـ معمولاً عارضه ياب كار فرما را در حد اعلاي وابستگي به خود نگه مي دارد .

ـ در اين روش معمولاً عارضه ياب از عباراتي نظير « من راهكارهاي درست را براي شما مي دانم ، اگر من جاي شما بودم .............. ، من مي دانم شما در زحمت و دردسر قرار داريد و ................. »

«اين روش را گاهي مدل دست پروري هم مي گويند»

7-12-4- عارضه‌یابی به روش مشاوره

عارضه يابي كه روش مشاوره را اختيار مي كند به كار فرما بيشتر از مشكل توجه دارد و كار فرما را در عارضه يابي و حل مشكل درگير مي كند . اين روش با سه روش ديگر اختلافاتي دارد كه سبب شده است تا اين روش براي عارضه يابي مناسب ترين روش پيشنهاد شود .

در اين روش :

ـ عارضه ياب نيازي ندارد كه درباره موضوعي كه قرار است عارضه يابي كند دانش تخصصي گسترده اي داشته باشد چون كار فرما بعنوان متخصص فن در كنار اوست .

ـ بيش از محفوظات مشاور ، آگاهي و دانش كافي او براي طرح سوالات هوشمندانه و بجا و مناسب به عارضه يابي بهتر كمك كند .

ـ در اين روش مشاور نيازي به فرموله كردن راه حل ها ندارد بلكه به كار فرما كمك مي كند تا اينكار انجام شود

ـ هدف مشاور در اين نقش توانمند سازي كار فرما در تشخيص ، تجزيه وتحليل و حل مشكلات بنگاه است .

ـ مشاور بيش از گفتار گوش مي دهد و مهارتهاي پرسشگري خود را در كمك كردن به كار فرمابراي كشف و تجزيه وتحليل مشكل در تمامي جنبه هاي آن بكار مي يرد .

ـ مشاور در اين روش همواره بعنوان يك تسهيل گر در پي آن است تا به كار فرما كمك كند ماهيگيري بياموزد .

ـ در اين روش عمدتاً مشاور سعي مي كند نقش قابله داشته باشد و با طرح پرسشهايي كارفرما را وادار مي كند بر اساس شواهد موجود اولاً به وجود مشكل معتقد شود و ثانياً نسبت به پيدا كردن راه حل مشكل اقدام نمايد .

« اين روش را گاهي مدل خود عارضه يابي نيز مي گويند »

در يك دسته بندي كلي مسائلي كه مديران در حوزه بهره وري و كيفيت با آن مواجه هستند عبارتند از:

1ـ مسائلي كه كارايي فرآيندهاي موجود را متاثر مي كند

2ـ مسائلي كه در ذات تكنولوژي و سيستم ها و روشها ي سازمان يا بنگاه وجود دارد .

بايد توجه كرد كه تنها حفظ وضع موجود و پرداختن به مسائل جاري كافي نيست بلكه بسياري از نارسائيها را كه ممكن است بصورت ذاتي در ســازمان وجود داشته باشد نبايد يك اتفاق يا پديده بهنجار تلقي كرد و با آن كنار آمد بلكه بايد درصدد حل و رفع مشكل برآمد .

« پايين بودن بهـره وري در سازمانها و بنگاهها بيش از آنچه كه مربوط به كارهاي انجام شده ( بالفعل ) باشد مربوط به كارهايي كه بايد انجام شود (بالقوه ) است . »

منبع:https://tasscoshop.com/product/organizational-diagnosis/

مشاهده پست مشابه : عارضه يابي و فرآيند ارتقاء و بهبود بهره وري در سازمان ها